28 - 04 - 2020
ظرفیت مغفول ذخیره دانایی
سعید مسگری*- پس از بررسی ویژگیها و روندهای دهه ۹۰ به عنوان دهه خاص اقتصاد ایران مشخص شد که اکنون اقتصاد ایران نیازمند اصلاحات ساختاری در حوزههای مختلف است. در یادداشت قبلی لیست این اصلاحات به صورت اجمالی مرور و مهمترین اصلاحات مورد نیاز اقتصاد ایران بیان شد.
نگاهی به لیست این اصلاحات نشان میدهد که اصلاحات مورد نیاز اقتصاد ایران بسیار گسترده و حتی عمیق است. چنین اصلاحات گسترده و عمیقی نهتنها در ایران سابقهای ندارد بلکه در سایر کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه نیز کمتر تجربهای برای آن وجود دارد.
بسیاری از کشورهای توسعهیافته با مشکلات عدیدهای مواجه بودهاند و توانستهاند با برنامهریزیهای منسجم و جامع و هدفمند به برطرف کردن این مشکلات به وسیله اصلاحات ساختاری بپردازند. بررسی تجربه کشورهای جنوب شرق آسیا همچون سنگاپور موید این ادعاست. اما کمتر کشوری به اندازه ایران با چالشهای متعدد و درهمتنیده اقتصادی مواجه بوده و نیازمند اصلاحات ساختاری گسترده و عمیق در حوزههای مختلف اقتصادی بوده است.
گستردگی این اصلاحات آن را بسیار دشوار کرده و نیازمند صرف وقت و هزینههای مادی و غیرمادی بسیاری است. برای اینکه این اصلاحات به درستی انجام شود و به سرمنزل مقصود برسند نیازمند آن است که الزامات آن به دقت شناسایی شوند و مقدمات اجرای آنها مهیا شود. بنابراین یکی از نخستین گامها در انجام اصلاحات ساختاری، شناسایی الزامات و پیشنیازهای موفقیت اصلاحات ساختاری است.
یکی از این الزامات استفاده حداکثری از ذخیره دانایی کشور است. ذخیره دانایی به معنای تمام دانش و تجارب ارزشمندی است که در بدنه کارشناسی و سطوح مختلف علمی و اجرایی کشور اندوخته شده است. به عبارت سادهتر ذخیره دانایی همان دانش و مهارت نظری و عملی کارشناسان و مدیران کشور است.در تاریخ معاصر اقتصاد ایران تلاشهای زیادی برای توسعهخواهی و ایجاد رشد و رونق اقتصادی در شکلهای مختلف شده است. ایران کشوری است که شاهد دو انقلاب مهم در یک قرن اخیر با هدف توسعه بوده است؛ موضوعی که شاید کمتر مشابهی در جهان داشته باشد. ایران کشوری است که شاهد ۷۰ سال تجربه برنامهریزی متمرکز در کشور و تدوین و اجرای انواع برنامههای توسعه در این مدت است.ایران کشوری است که شاهد انواع دولتها با دیدگاههای اقتصادی و سیاسی مختلف و متنوع در یکصد سال اخیر بوده است؛ از دولتهای قاجار و پهلوی اول و دوم گرفته تا انواع دولتها در جمهوری اسلامی. ایران کشوری است که انواع برنامههای کوتاهمدت و میانمدت اقتصادی در طول نیمقرن اخیر برای رشد اقتصادی در آن اجرایی شده است.
ایران کشوری است که هزاران دانشآموخته علوم انسانی و فنی از دهها دانشگاه در سراسر کشور در آن وجود دارد. صدها عضو هیات علمی با هزاران مقاله و پژوهش در آن زندگی میکنند.
ایران کشوری است که صدها دانشجو و فارغالتحصیل علوم مختلف در سراسر جهان و در دانشگاههای معتبر دارد.
همه اینها سبب شده یک ذخیره دانایی در ایران وجود داشته باشد؛ ذخیرهای کمنظیر که کمتر مشابهی در دنیا دارد. انواع و اقسام تجربهها در کشور حاصل شده و این تجربهها افراد را بسیار توانمند کرده است. انواع شوکها به اقتصاد وارد شده و تابآوری افراد و ذخیره دانش آنها را افزوده است. ایران همچون آزمایشگاهی بزرگ است که دهها سال انواع و اقسام نظریهها و برنامهها در آن انجام شده و تجارب حاصله از آنها در جلوی چشمان سیاستگذاران و اندیشمندان قرار دارد.
اکنون دیگر فرصت آزمون و خطا وجود ندارد و باید تنها راه درست و صحیح را پیش رفت. اکنون باید از این ذخیره دانایی به بهترین شکل ممکن استفاده کرد. باید تجارب گذشته را مرور کرد و درسهای سیاستگذاری آن را مدون و مستخرج کرد. باید از انواع و اقسام کارشناسان در کشور بهره برد و از نظریات و تجربه آنها برای اجرای برنامه اصلاحات ساختاری استفاده کرد.امروز وقت آن است که از صدها دانشجویی که در سالیان اخیر برای کسب دانش از کشور خارج شده و در دانشگاههای معتبر دنیا تحصیل کردهاند استفاده کرد. باید برنامههایی برای استفاده از دانش و تجربه آنها طراحی کرد و از طریق آنها از سطح اول علم دنیا برای اجرای سیاستهای اصلاحی بهره برد. آنها بهترین ابزار برای انتقال دانش روز به کشور و انتقال تجربیات سایر کشورها هستند.ذخیره دانایی در ایران اگر نگوییم بینظیر است قطعا گنجینهای کمنظیر در دنیاست.
همان قدر که اصلاحات ساختاری در ایران دشوار و کمنظیر است پشتوانه ما نیز کمنظیر و بسیار سترگ است. نباید دوباره بیتوجه به تجارب گذشته و بدون استفاده از پشتوانه کارشناسی برنامهریزی و اقدام کرد و منابع کشور و زمان را در این برهه خاص به اتلاف کشاند. باید ابتدا به فکر استفاده بهینه از ذخیره دانایی که گنجینهای از نظریات کارشناسی و تجارب ارزشمند است بود و سازوکارهای مناسبی برای آن اندیشید.بنابراین از گستردگی اصلاحات ساختاری نباید ترسید و باید برای آنها آماده شد. باید از ظرفیتهای کشور بهره برد و ظرفیتهای مغفول را احیا کرد و به پشتوانه آنها به سراغ اصلاحات ساختاری رفت. شاید اولین و مهمترین ظرفیت در دنیای کنونی، ظرفیت دانش باشد. باید این ظرفیت را فعال کرد و برخلاف گذشته بیتوجه به تجارب به تکرار مکررات نپرداخت. باید به سراغ تجارب قبلی رفت و تا حد ممکن آنها را استخراج و مدون کرد و سرلوحه سیاستگذاری قرار داد.
* تحلیلگر مسائل اقتصادی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد