12 - 03 - 2018
کتاب خنده و فراموشی
میلان کوندرا اول ماه آوریل ۱۹۲۹ در شهر «برنو» مرکز ایالت «مراوی» دیده به جهان گشود. تا زمانی که در چکسلواکی زندگی میکرد و حتی در نخستین سالهای ورودش به فرانسه، اطلاعاتی درباره زندگی او منتشر میشد اما اکنون که آثار گرانبهایش شهرتی بینالمللی برایش به ارمغان آوردهاند، هنوز آنگونه که بایسته است به شرح زندگی شخصی او نپرداختهاند. کوندرا ترجیح میدهد زندگینامهای نداشته باشد و بر این باور است که رماننویس باید از گفته «گوستاو فلوبر» پیروی کند یعنی پشت اثر خود پنهان شود. او میگوید: «رماننویس خانه زندگانیاش را ویران میکند تا با سنگهای آن، خانه رمان خود را بسازد.» کوندرا با تدوین زندگینامه نویسندگان موافق نیست و اعتقاد دارد: «زندگی شخصی نویسنده فقط مربوط به خود اوست زیرا زندگینامه نویسنده به شکل و ماهیت اثر آسیب میرساند.» میلان کوندرا زندگینامه شخصیتهای ذهنیاش را به اختصار بیان میکند. به عقیده او مضمونهای وجودی این شخصیتها اهمیت دارند. اینکه در رمان «بار هستی»، «توما» گندمگون یا بور است، پدرش فقیر است یا ثروتمند و... هیچ اهمیتی ندارد؛ باید اندیشه و احساسات شخصیت را فهمید؛ باید به هستی او راه پیدا کرد. کوندرا علاوه بر اینکه به شرح حال اعتقادی ندارد، از سوءتفاهمها و برداشتهای غلط میترسد. او به دلیل مخالفت با نظام سیاسی حاکم بر کشورش، مجبور به مهاجرت شده و بیم آن دارد که از او نه سیمای یک «کاوشگر هستی» که چهره یک ناراضی و مخالف سیاسی ترسیم شود. کوندرا حدود ۱۴سال داشت که سرودن شعر را آغاز کرد. خود او میگوید تا ۲۵سالگی به موسیقی، بیشتر از ادبیات علاقه داشته است و این شیفتگی تا همیشه در فکر و احساسش باقی میماند. میلان کوندرا سرانجام شعر را کنار میگذارد و از سال۱۹۵۸ نوشتن داستان کوتاه را آغاز میکند و تا سال۱۹۶۸، ۱۰ داستان کوتاه با عنوان کلی «عشقهای مضحک» مینویسد. نخستین رمان کوندرا به نام «شوخی» در سال۱۹۶۷ در فرانسه انتشار یافت؛ رمانی که باعث شهرت جهانی او شد. در سال۱۹۷۳ رمان «زندگی جای دیگر است» به زبان فرانسه انتشار یافت و جایزه «مدیسی» برای بهترین رمان خارجی را به دست آورد. رمان «والس خداحافظی» در سال۱۹۷۸ جایزه «موندلو» را در ایتالیا نصیب کوندرا کرد. در سال۱۹۸۱ جایزه «کامنولث اوارد» در آمریکا به رمان «کتاب خنده و فراموشی» تعلق گرفت. در سال۱۹۸۲ مجموعهآثارش جایزه «اروپا لیتراتور» را میگیرد. در سال۱۹۸۴ رمان «بار هستی» شهرت او را به عنوان یکی از رماننویسان بزرگ معاصر تثبیت میکند. میلان کوندرا هماکنون در فرانسه روزگار میگذراند.
کتاب «خنده و فراموشی» این نویسنده توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان ترجمه شده و در وبسایت این نشر با ۲۰ درصد تخفیف در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
سال ۱۹۷۱ ومیرک میگوید که ستیز با قدرت، ستیز حافظه با فراموشی است. میکوشد آنچه را دوستانش بیاحتیاطی مینامند چنین توجیه کند: ثبت دقیق خاطرات روزانه، نگهداشتن تمام مکاتبات و یادداشتبرداری از جلساتی که در آنها درباره شرایط موجود و مقصد آینده بحث میشود. به آنها میگوید هیچیک از اعمال ما سرپیچی از قانون اساسی نیست. سعی در پنهانکاری، احساس گناه ـ آغاز پایان است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد