آقای بیضایی من و شما بی‌حسابیم

رامبد خانلری- آقای بیضایی من اولین قرار عاشقانه‌ام را در سینما گذاشتم و عشق آن روزگارم را برای تماشای فیلم «سگ‌کشی» به سینما بردم. دانشجوی سال اول رشته مهندسی پتروشیمی بودم و زیاد از هنر سر در‌نمی‌آوردم. کتاب می‌خواندم اما فکرش را هم نمی‌کردم که روزی نویسنده بشوم و از راه نوشتن زندگی‌ام را بچرخانم. آن روزها آینده‌ام را در عسلویه می‌جستم و وقت تماشای فیلم مدام با خودم تصور می‌کردم که من و این دختر‌خانم با هم تشکیل زندگی می‌دهیم و من بعد از دو هفته کار در عسلویه به خانه برمی‌گردم و دو هفته استراحتم را با عشق و علاقه در کنار او زیر سقف خانه‌مان زندگی می‌کنم. فیلم که تمام شد دوستم در چشمانم نگاه کرد و گفت که از من ممنون است چون برای تماشا فیلم بسیار خوبی را انتخاب کرده‌ام. حقیقت ماجرا این بود که انتخابی در کار نبود چون من دانشجوی دانشگاه آزاد اراک بودم و در آن روزگار اراک دو سینما بیشتر نداشت. یکی از این سینماها فیلم «من کی هستم؟» با بازی ‌جکی چان‌ را نشان می‌داد و سینمای دیگر فیلم «سگ‌کشی» شما را. حق بدهید که فیلم جکی چان برای اولین قرار عاشقانه انتخاب مناسبی نیست. من آن شب «سگ‌کشی» را از روی اجبار انتخاب کرده بودم. دوستم از من تشکر کرد و گفت عاشق کارهای شماست، عاشق «باشو غریبه کوچک»، عاشق «شاید وقتی دیگر»، عاشق «چریکه تارا» و من تازه فهمیدم که شما چه کسی هستید. من از تمام سینمای ایران فقط ‌امین حیایی‌ را می‌شناختم. قرار شد دوستم را به خوابگاه برسانم و بعد به خانه خودم بروم. در مسیر سینما تا خوابگاه دوستم این‌قدر با ولع و اشتیاق از «سگ‌کشی» حرف زد که بعد از رساندن او به خوابگاه دوباره به سینما برگشتم و برای سانس بعد بلیت گرفتم تا فیلم را ببینم. فیلم را دیدم، زیاد خوشم نیامد اما مدام به خودم گفتم فیلم خوبی است. من فیلم خوبی را دیدم که دوستش نداشتم. وقتی به خانه برگشتم دوستم زنگ زد و گفت بعد از رساندن او به کجا رفته‌ام چون مدام شماره خانه من را گرفته و من جواب نداده‌ام. گفتم با فلانی بوده‌ام و او گفت که اتفاقا به فلانی هم زنگ زده و او از من خبر نداشته است. شاید اگر «سگ‌کشی» این‌قدر طولانی نبود اوضاع بهتر می‌شد و من زودتر به خانه می‌رسیدم در هر صورت همان رابطه‌ای که را که فیلم شما داشت آنرا قدرتمند می‌کرد به واسطه فیلم شما از میان رفت یعنی از میان نرفت اما توی سراشیبی افتاد و من و شما با هم بی‌حساب شدیم. هر وقت اسم شما می‌آید یاد آن شب می‌افتم. هرکجا که هستید سرتان سلامت و دلتان شاد، راستی تولدتان هم مبارک.